نمیدونید چقدر سخته وقتی غصه یکی رو میخوری و اون یه نفر عین خیالش هم نباشه که اصلا تو هستی...
نمیدونید چقدر سخته وقتی به یاد اون میری توی رختخوابت بخوابی و قبل از خواب خدا رو به عالم و آدم قسم بدی که خواب اونو ببینی ولی از حسرت اون حتی پلک روی هم نزاری...
نمیدونید چقدر سخته که هر روز که میخای روزتو شروع کنی قبل از هر کاری به گوشیت یه نگاه بندازی که شاید..... شاید.. شاید اسمسی داده باشه یا زنگی زده باشه و این امید بیاد سراغت که شاید شبی که به تو سخت گذشته دل اونم واسه تو تنگ شده باشه و بخواد اسمس بهت بده.. ولی هیچ خبری نباشه.. یه آه بکشی و با خودت بگی.. خدایا بازم دلش برام تنگ نشده...
نمیدونید چقدر سخته وقتی می بینی دوستات با دوستاشون چقدر خوشحالن و از تو بخوان که تو هم توی شادیهاشون شرکت کنی ولی اینقدر غصه اونو بخوری که کنارت نیست و ترکت کرده و تو چقدر حسودی میکنی به دوستات..
نمیدونید چقدر سخته وقتی از تمام خاطره هایی که داشتین یه یاد بمونه و دو تا عکس که روزی هزار بار اونا رو ببوسی و غصه بخوری که چرا این چشمها سهم تو نشد...
نمیدونید چقدر سخته درست اون زمانی که فکر میکردی تنها کسی هستی که توی زندگیش هستی و بعدش بفهمی فقط یه آدم اضافی بودی براش...
نمیدونید چقدر سخته وقتی واسه یه لحظه از فکرش غافل بشی و همون یه لحظه اتفاقی بیفته و تو باز به یاد خاطراتی که با هم داشتین ..بشکنی..
نمیدونید چقدر سخته وقتی هر شب به خط خاموشی زنگ میزنی و اسمس میدی که میدونی اون خط واسه همیشه خاموش میمونه...
نمیدونید چقدر سخته وقتی عسکهاشو روی به روی خودت میگیری و دلت بخواد که فدای چشماش بشی و اونقدر ببوسیش که اشکت در بیاد..
نمیدونید چقدر سخته وقتی تمام فکر و ذکرت اونه و اون یادش بره که تو هستی و حتی انکارت بکنه...
نمیدونید چقدر سخته وقتی یکی بهت اسمس میده و میگه فلانی ام و دوستت دارم و تو از فکر اینکه مبادا به اونی که رفته خیانت کنی اصلا جوابشو ندی.. و به خیال خودت بخوای تک پر اون بمونی...
نمیدونید چقدر سخته وقتی حرفاش یادت میاد و کارهایی که همش به قصد خورد کردن تو بود...
نمیدونید چقدر سخته دل بدی به کسی که خودش دلباخته یکی دیگه هست و واسه همین هر بهونه ای رو جور کنه که تو ولش کنی و بری...
نمیدونید چقدر سخته وقتی غرور چندین ساله ات رو واسه یکی خرج میکنی که عین خیالش هم نیست و اصلا تو رو نمیفهمه...
نمیدونید چقدر سخته وقتی کسی رو تا حد پرستش بپرستید و اون در جواب تو فقط به بهت دروغ بگه...
نمیدونید چقدر سخته وقتی هیشکی رو واسه درد و دل کردن نداشته باشی و توی خلوت خودت فقط عکساشو بغل کنی و هی اشک بریزی و هی اشک بریزی و هی به یاد اون اشک بریزی...
نمیدونید چقدر سخته بی سر و صدا توی خودت بشکنی وقتی از تو در مورد دوست داشتن می پرسند و تو بگی اعتقادی بهش ندارم و به روی خودت نیاری که قربانی همین دوست داشتنی...
نمیدونید چقدر سخته وقتی تمام کاراتو طبق سلیقه اون انجام میدی و غصه اینو میخوری که اون که نیست پس این کارا واسه چیه...
نمیدونید چقدر سخته وقتی اینقدر دوستش داری که میخای دیوونه بشی و هیچ راهی نداشته باشی واسه ارضای حس دوست داشتنت...
نمیدونی چقدر سخته وقتی کسی رو دوست داشته باشی و اون یکی دیگه رو دوست باشه...
نمیدونید چقدر سخته وقتی میخای جواب این و اون بدی که ازت میخان ترکش کنی و تو اینقدر دوستش داشته باشی که به حرف هیشکی گوش نکنی...
نمیدونید چقدر سخته وقتی داری با یکی در مورد اون حرف میزنی اینقدر دلت بگیره که حتی اشک هم نتونه جوابگوش باشه..
نمیدونید چقدر سخته وقتی به بغض تلخ میاد توی گلوت و تو هی سعی میکنی که اونو فرو ببری و همون موقع حاضری یه جای دنج رو به قیمت خدا تومان بخری تا بغضتو بشکنی و های های گریه کنی...
نمیدونید چقدر سخته تحمل کردن نبودن کسی که اسم عشق رو روش گذاشتی....
قلبم ادامه خواهد داد
هر شب در رویاهایم تو را می بینم
احساست می کنم،اینگونه است که تو را می شناسم
اینگونه باش!
علیرغم پیچ و خم های دور و فاصله
کهکشانهایی که بین ماست
بیا و خودت رو به تماشا بگذار
اینگونه باش!
از نزدیک و دور هرجا که باشی
ایمانم را از دست نخواهم داد
اگرچه شبها بسیار سختند
ادامه خواهم داد
که یک بار دیگر تو در را می گشایی
و اینجا هستی اینجا!!
در قلب من و قلب من ادامه خواهد داد
عشق تنها یک بار برای هرکس می آید
و برای تمام عمرش می آید
و نخواهد رفت تا ما برویم
عشق همان بود که با تو ورزیدم!!!
حقیقتاً همان یکبار واز آن پس بدان آویختم
و تا همیشه همه زندگیم با آن پیش خواهد رفت
تواینجایی وچیزی نیست که از آن بترسم
میدانم که قلبم همچنان ادامه خواهد داد
و ما تا همیشه عاشق می مانیم
عاشق و جوان و ساده دل
و قلب همچنان خواهد تپید
من اینها را در قلبم جاودانه نگه خواهم داشت
و قلبم همچنان ادامه خواهد داد
((Titanic,salindion))