دختر آرام

آبیترین آبی عشق رنگ احساس منه

دختر آرام

آبیترین آبی عشق رنگ احساس منه

تولدمو فراموش کردی...دیگه دوستت ندارم.... 

 

مگه آدم چند بار در سال تولدشه...؟؟ 

 

ها؟

یکی را دوست دارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد زندگیم را با گرمای عشق او میگذرانم

کسی را دوست دارم که میدانم  هیچگاه نمی توانم دستانش را بفشارم !
یکی را دوست دارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد !
یکی را دوست دارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست !
یکی را برای همیشه دوست دارم ، کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا !

کسی که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم !
یکی را در قلب خویش عاشقانه دوست دارم ، کسی که نگاه عاشقانه ی مرا ندید و لحظه ای که به او لبخند زدم نگاهش به سوی دیگری بود !
کسی را دوست دارم که برای من بهترین است ، از بی وفایی هایش که بگذرم برای من عزیزترین است !
یکی را دوست دارم ولی او هرگز این دوست داشتن را باور نکرد ! نمی داند که چقدر دوستش دارم ، نمی فهمد که او تمام زندگی ام است !
یکی را با همین قلب شکسته ام ، با تمام احساساتم ، بی بهانه دوست دارم !

کسی که با وجود اینکه قلبم را شکست ، اما هنوز هم در این قلب شکسته ام جا دارد !  

 


یکی را بیشتر از همه کس دوست دارم ، کسی که حتی مرا کمتر از هر کسی نیز دوست نمی دارد !
یکی را دوست دارم با اینکه این دوست داشتن دیوانگیست اما .......... من دیوانه وار تنها او را دوست دارم !
کاش یه روزی بفهمی که چقدر دوستت دارم !!! 

 

 

کی اشکاتو پاک میکنه

شبها که غصه داری

دست رو موهات کی میکشه

وقتی منو نداری؟

شونه کی مرهم هق هقت میشه دوباره

از کی بهونه میگیری شبای بی ستاره

برگ ریزونای پاییز کی چشم به رات نشسته؟

از جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خسته؟

کی منتظر میمونه حتی شبای یلدا

تا خنده رو لبات بیاد

شب برسه به فردا

کی از سرود بارون

قصه برات میسازه

از عاشقی میخونه

وقتی که راه درازه

کی از ستاره بارون

چشماشو هم میذاره

نکنه ستاره یی بیاد

یاد تو رو نیاره

وقتی عاشق کسی هستی ، براش همه کار می کنی

یک عالمه کار احمقانه انجام میدی ، کارهای احمقانه ای که نمیتونی دلیلی براشون بیاری
به ماه شلیک می کنی ، خورشید رو خاموش می کنی
وقتی عاشق کسی هستی...
اما همون موقست که شبهای تنهاییت شروع میشن وقتی عاشق کسی هستی
و هیچ چیز نمیتونه نظرت رو (نسبت به عشقت) تغییر بده
 

وقتی کسی رو میخوای ، وقتی به کسی نیاز داری وقتی عاشق کسی هستی
هرچی که تا بحال بدست آوردی رو بخاطرش ببخشی
و بخاطرش همه چیزت رو ریسک می کنی ، هرچی پیش آید خوش آید!

تو حتی حقیقت رو انکار می کنی ، دروغ رو باور بعضی مواقع میشه که واقعا باورت میشه که میتونی پرواز کنی!

وقتی عاشق کسی هستی ، میتونی این حسو در اعماقت احساس کنی

وقتی عاشق کسی هستی (بخاطرش) حاضری خودتو قربانی کنی

و حتی بخاطرش 2دل هم نباشی

 

نیدونم

 نمی دونم مریضیه ،‌ یا احساس عزیزیه!؟
!نمی دونم سادگیه ، یا این همون عاشقیه!؟
نمی دونم دردم چیه ، گناهی که کردم چیه!؟
نمی دونم اینی که داره می کوبه تو قلبم چیه!؟

هر چی که هست دیگه داره ، می کشتم به جون تو
فکر میکنم بمیرم بدون تو

آره هرچی هست داره قلبمو از جا میکنه
دیگه داره دلو آتیش میزنه

نه نه ، نمیشه ، تورو ببوسم من که دیگه ، نداری دوسم ،‌ نگو که باید بری هنوزم



نه نه ، نمیشه ، تورو ببوسم من که دیگه ، نداری دوسم ،‌ نگو که باید بری هنوزم

کاش میشد یه بار دیگه منو ببینی اقلاً و
مثه اون روزا بازم بیای بشینی بغلم

روزایی که دوسم داشتی ولی نه زیادی
همون روزایی که جواب منو با نه میدادی

نه از اون موقع یه سر هم به دل تنگم نزدی
سرت شلوغه خب حق داری زنگم نزنی

وقتی میری نمی زنی به من حتی یه سری
خب مشخصه که اون موقع با صد تا دختری

هرکی هر حرفی که دلش میخواست پشتم زد
وقتی دیدم تو باور می کنی خشکم زد

دوستی شده بود دعوا و فحش یکسره
گفتی میخوای بری گفتم برو خوش بگذره

میدونستی اگه بری خیلی غصه میخورم
میدونستی که دمه دستم هر چی قرصه میخورم

ولی رفتی بدون گفتن کلمه ای
حالا برو با یه کس دیگه اگه طلبه ای

_ نه نه ، نمیشه ، تورو ببوسم من که دیگه ، نداری دوسم ،‌ نگو که باید بری هنوزم



نه نه ، نمیشه ، تورو ببوسم من که دیگه ، نداری دوسم ،‌ نگو که باید بری هنوزم

این شب ها 


چشم های من خسته است 


گاهی اشک ، گاهی انتظار 


این سهم چشم های من است 

 

 

........................................................................ 

 نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند 


مثل آسمانی که امشب می بارد.... 


و اینک باران 


بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند 


و چشمانم را نوازش می دهد 


تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم